سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پلاسما و مایع لنفی و مایع میان بافتی و تامین نیاز سلولها

نظر

نام دیگه مایع میان بافتی ( مایع بین سلولی ) است . مویرگهای خونی و مویرگهای لنفی نفوذپذیری دارند و لنف و پلاسما وارد فضای میان بافتی میشوند . اهمیت مایع میان بافتی برای سلولهایی است که در تماس مستقیم با خون نیستند و با مایع میان بافتی تامین میشوند . تعداد اندکی از سلول ها در فاصله بیش از 50 میکرون مویرگها قرار دارند و هر ماده ای طی چند ثانیه در دسترس سلولها قرار می گیرد . دو نیرو موجب میشود پلاسما از مویرگهای خونی وارد فضای میان بافتی شود : 1- نیروی هیدرواستاتیک خون که باعث فیلتراسیون میشود 2- فشار اسمزی مایع بین سلولی  - بنابراین ترکیب پلاسما و مایع میان بافتی شبیه هم است اما پروتئین های بزرگ که انتقال نمی یابند در مایع میان بافتی وجود ندارند. -  دو نیرو نیز موجب حرکت مایع میان بافتی بداخل مویرگها میشود : 1- نیروی هیدرواستایتک فضای بین سلولی  2- فشار اسمزی پلاسما   -  جریان پلاسما از مویرگهای خونی بداخل فضای میان بافتی اکسیژن و مواد مغذی و الکترولیت ها را وارد مایع خارج سلولی میکند تا سلول استفاده نماید و جریان مایع میان بافتی که وارد مویرگهای خونی میشود فراورده های متابولیسم سلولی و گاز کربنیک و مواد زائد متابولیسم سلولی را انتقال میدهد .

فرضیه استارلینگ در مورد اینکه جهت جریان در کجاها از پلاسما به مایع میان بافتی و در کجاها از مایع میان بافتی بداخل پلاسما است به اینصورتست که در انتهای شریانی که نیروی هیدرواستاتیک خون بیشتر از انتهای وریدی است فیلتراسیون زیادی بداخل فضای میان بافتی بوجود میاد – و در انتهای وریدی نسبت به انتهای شریانی فشار اسمزی پلاسما بیشتر است و حرکت زیاد مایع میان بافتی بداخل پلاسما بوجود میاد .

اهمیت مایع لنفی چه مواردی است : 1- پروتئینهای آزاد که در مایع میان بافتی هستند از راه لنف وارد گردش خون میشوند 2- پروتئین های پلاسما که در کبد ساخته میشوند از راه لنف وارد گردش خون میشوند 3 – لنفوسیت ها که توسط بافت لنفاوی ساخته میشوند و از راه لنف وارد گردش خون میشوند .

 

هنگامیکه لنف از بافت لنفاوی شامل غدد لنفاوی ، تیموس ، طحال ، لوزه ها میگذرد لنفوسیت ها بهش افزوده میشوند . 



انواع گروه خونی و همولیز

نظر

خون بر اساس آنتی ژنی ( نام دیگه اش اگلوتینوژن است) که روی گلبول های قرمز قرار دارد به چند گروه خونی تقسیم میشود : گروه خونی A  که دارای آنتی ژن A  و آنتی کور B ( بتا ) است – گروه خونی B که دارای آنتی ژن B  و  آنتی کور A ( آلفا ) است . گروه خونی O که آنتی ژن  ندارد اما دارای آنتی کور A و آنتی کور B  است . گروه خونی AB که دارای آنتی ژن A و آنتی ژن B است  اما آنتی کور ندارد .

اگه خون فرد خون دهنده دارای آنتی ژن A و خون فرد خون گیرنده دارای آنتی کور A و یا اینکه خون فرد خون دهنده دارای آنتی ژن B و خون فرد خون گیرنده دارای آنتی کور B باشد . خون فرد خون دهنده در خون فرد خون گیرنده همولیز میشود که واکنش انتقال خون خوانده میشود و عوارضی مانند ( تب و کهیر و رعشه و خون اداری ) بروز میدهد . و بهتر است پیش از انتقال خون ( نام دیگه اش ترانسفوزیون است ) خون فرد خون دهنده و خون فرد خون گیرنده را با هم آمیخته نمایند که ( Cross match )  نام دارد .

گروه خونی O که آنتی ژن ندارد در هیچ خونی لیز ( تجزیه ) نمیشود و گروه خونی AB که آنتی کور ندارد هیچ سرمی در پلاسمایش تجزیه نمیشود .

گروه خونی RH نیز  وجود دارد که 85 درصد افراد این گروه خونی RH+ و  15 درصد RH- هستند . این گروه خونی  باید در افرادی که نیاز پیوسته به ترانسفوزیون دارند تعیین شود.

آنتی کور نام دیگه اش ( آنتی بادی ) است

 



پلاکتها و فرآیند انقعاد خون

نظر

پلاکت های خون سلول نیستند بلکه تکه هایی از سلول مگاکاریوسیت هستند و بسیار کوچک هستند و اندازه شان ربع تا  نیم  برابر سلول گلبول قرمز میباشد ( اندازه گلبول قرمز 6 تا 9 میکرون است ) و تعدادشان 250 هزار تا 500 هزار در هر میلی متر مکعب خون است . پلاکت ها عوامل انعقادی خون هستند و هنگامی که بافت زخم شود برای اینکه خونریزی بند بیاد موجب لخته و انعقاد خون در محل میشوند

چه کارهایی انجام میدهند تا از خونریزی جلوگیری شود : 1- چسبیدن به رگ و بستن سوراخ 2- جذب پلاکتهای دیگه و بستن دهانه رگ که میخ پلاکتی نام دارد  3- سرتونین میسازند که موجب انقباض رگ میشود 4- با ترشح ترومبوپلاستین موجب ایجاد انعقاد خون میشوند .

فرآیند انعقاد خون : هنگامیکه بافت یا خون صدمه می بیند . ترومبوپلاستین توسط پلاکتها ساخته میشود که پروتئین پروترمبین را به ترمبین تبدیل می کند و ترمبین پروتئین فیبرینوژن را به فیبرین تبدیل میکند و رشته های فیبرین موجب تشکیل لخته خون میشود . لخته بوجود آمده چند دقیقه پس از تشکل شروع به از دست دادن مایع میکند و طی 20 تا  60 دقیقه بیشتر مایع خود را از دست میدهد و متراکم و فشرده میشود . مایع ایجاد شده پلاسمایی بوده که عوامل انعقادی خود را از دست داده است و سرم خوانده میشود .

حل شدن لخته : پروفیبرینولیزین ( که نام دیگه اش پلاسمینوژن است) پروتئینی است که توسط کبد ساخته میشود و به فیبرینولیزین تبدیل میشود . فیبرینولیزین ( که نام دیگه اش پلاسمین است ) موجب حل شدن رشته های فیبرین در لخته و حذف لخته میشود .

 

زمان پروترمبین : آزمایشی است که فاصله زمان ساخته شدن ترومبوپلاستین تا انعقاد خون را اندازه گیری میکند که 10 تا 14 ثانیه باید باشد . 



همانندسازی سلول های بدن

نظر

سلول ها از جنبه تقسیم سلولی دو نوع هستند : سلول پیکری که تقسیم میتوز انجام میدهند و سلول های جنسی که تقسیم میوز انجام میدهند .  تقسیم میتوز چهار مرحله دارد: 1- پروفاز : در پروفاز ، غشاء هسته و هستک ها ناپدید میشود . یک جفت سانتریول تقسیم انجام میدهد و دو جفت سانتریول میشود و دو جفت سانتریول شروع به دور شدن از هم در خلاف جهت به دو انتهای سلول مینمایند و همزمان که از هم دور میشوند رشته های دوک به طرف بیرون شروع به ساخته شدن می نمایند . رشته های دراز کروماتین فشرده و متراکم میشوند که کروموزوم خوانده میشوند. و هر کروموزوم از طول به دو رشته تقسیم میشود که هر رشته کروماتید خوانده میشوند که با سانترومر بهم پیوست شده اند و کروموزومها از محل سانترومر بروی دوک قرار میگیرند    2- متافاز : در مرحله متافاز غشاء هسته و هستک ها ناپدید شده است . دو جفت سانتریول در دو انتهای سلول قرار گرفته اند . کروموزومها از محل سانترومر بروی دوک قرار گرفته اند و تشکیل صفحه کروموزومی میدهند و میتوکندری ها در نمایانترین حالت خود قرار دارند     3- آنافاز : مرحله آنافاز با حرکت کروموزومها به دو انتها مشخص میشود به اینصورت که سانترومر دو تکه میشود و و هر کدام به جهت مقابل میروند و کروماتیدها نیز باهاشان جابجا میشوند  4- تلوفاز : در مرحله تلوفاز کروموزوها در دو انتها قرار گرفته اند ، غشاء هسته و هستک ها نمایان میشود و سیتوپلاسم به دو بخش تقسیم میشود و دو سلول دیپلوئید و   2nکروموزومی هر کدام با 46 کروموزوم بوجود میاد.

میکروتوبول چیست ؟ نام دیگه رشته های دوک ( میکروتوبول ) است

اینترفاز چیست ؟ فاصله بین دو تقسیم سلولی را اینترفاز گویند



کبد چه کارهایی انجام میدهد؟

نظر

 

کبد چه موادی میسازد و چه موادی ذخیره میکند؟ 1- هپارین میسازد  2- صفرا میسازد که صفرا شامل پیگمانهای صفراوی و نمک های صفراوی و کلسترول است . و مواد زائد متابولیسم سلولی وارد صفرا میشوند و توسط کبد وارد روده باریک شده و از راه دستگاه گوارش دفع میشوند. صفرا موجب هضم و جذب چربی ها و حل شدن کلسترول میشود و نمک های صفراوی برای جذب ویتامین D  در روده باریک اساسی است  3- گلوکز در کبد تبدیل به گلیکوژن شده و بشکل گلیکوژن ذخیره میشود و هنگامی که قند خون پایین باشد گلیکوژن را دوباره تبدیل به گلوکز نموده و وارد خون مینماید   4- لنفوسیت ها هنگامی که وارد کبد میشوند تغییر شکل یافته و سلولهای کوپفر نامیده میشوند و بیگانه خواری سلولهای غیرخودی و مهاجم را انجام میدهند . مثلا گلبول های قرمزی که وارد کبد میشوند توسط سلولهای کوپفر تجزیه میشوند . .  5- کبد برخی مواد را ذخیره میکند شامل پروتئین ، آهن ، ویتامین های A ،D و ویتامین های گروه B  ( بیوتین ، اسید فولیک ، اسید پانتوتیک )    6- برخی پروتئین های پلاسما توسط کبد ساخته میشوند و از راه مویرگهای لنفی وارد خون میشوند ( آلبومین ، پروترمبین ، فیبرینوژن )