سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیستمهای کنترلی بدن

نظر

( کنترل بمعنای تنظیم است یعنی سیستمها و مکانیسمهایی که بدن را تنظیم مینمایند )

سیستمهای کنترلی بدن شامل سیستم عصبی و سیستم هورمونی می باشد . سیستم عصبی شامل گیرنده های خروجی حسی ، بخش عصی مرکزی ، گیرنده های ورودی حرکتی – گیرنده های خروجی حسی که شخص را از تحریکهای درون و بیرون بدن آگاه می کند مانند گیرنده های حسی پوست که به برخورد و دما حساس اند و شخص متوجه میشود و نیز مانند چشم که یک اندام حسی است و تصویر واقعی از پیرامون برای شخص میسازد . و مانند گوش که یک اندام حسی است . بخش عصبی مرکزی شامل مغز و نخاع است . مغز پردازش، نتیجه گیری ، ارائه راهکار ، واکنش به احساسات و ذخیره دانسته ها را انجام میدهد . بخش ورودی حرکتی که سیگنالهای عصبی کنترلی مغز را به اندام میفرستد تا حرکت انجام شود . سیستم غدد و هورمون یک سیستم کنترلی در کنار سیستم عصبی است و تکمیل کننده سیستم عصبی است و هورمون ها به سراسر بدن انتقال داده میشوند تا تنظیمات را انجام دهند. سیستم های کنترلی بدن مختلف و فراوان هستند و پیچیده ترین سیستم ها آنهایی هستند که روی همهء سلولهای بدن نقشگذار هستند و درون و بیرون سلول ها را تنظیم می کنند .  برخی سیستم ها فقط بخش های گوناگون یک اندام را تنظیم می کنند و برخی دیگه کارها و ارتباط اندام های یک سیستم را نسبت بهم تنظیم می کنند .  غدد اصلی درون ریز بدن شامل : هیپوتولاموس ، هیپوفیز ، اپی فیز ( نام دیگه اش پینه آل ) ، غدد فوق کلیه ( نام دیگه اش آدرنال ) ، تیروئید ، پاراتیروئید  ، تخمدان ها ، بیضه ها می باشد . که ماده ای شیمیایی بنام هورمون میسازند . از جمله هورمون های این غدد شامل : هورمون پاراتورمون که توسط غده پاراتیروئید ترشح میشود و کلسیم و فسفات استخوان ها را کنترل می کند – هورمون های غده تیروئید شامل : کلیسی تونین ، تیروکسین ، تری یدوتیرونین ،تری یدوتیرونین وارون که موجب افزایش سرعت متابولیسم سلولی میشوند ( واکنش های شیمیایی داخل سلول که مواد مختلف ساخته میشوند و تنفس سلولی و استفاده گلوکز و ساخت انرژی توسط سلول ، متابولیسم نامیده میشوند) و موجب افزایش انرژی بدن میشوند . هورمون های غدد آدرنال شامل : کورتیزول ، آندروژن و آلدسترون که میزان پروتئین و سدیم و پتاسیم مایع خارج سلولی را کنترل می کنند .

مثال های سیستمهای کنترلی بدن : کلیه ها تعادل آب و الکترولیت را در بدن برقرار می نمایند . مثال دوم : PH    بدن است که اگه نیم درجه کمتر یا بیشتر باشد کشنده است . ویا دمای بدن که اگه 7 درجه کاهش یابد موجب اشکال در چرخه متابولیسم سلول و مرگ سلول میشود . مثال چهارم : اگه مقدار گلوکز در مایع خارج سلولی از نصف کمتر شود موجب تحریکات روانی شدید و حتی تشنجات میشود . مثال پنجم : اگه مقدار کلسیم در مایع خارج سلولی از نصف کمتر بشود موجب ایجاد خودبخود سیگنال های عصبی و تتانی عضلانی میشود . تتانی عضلانی بمعنی انقباض غیرارادی عضلات است بر اثر اختلالات روده ای معده ای و کاهش کلسیم و پارتورمون – مثال ششم : اگه مقدار پتاسیم در مایع خارج سلولی دو سه برابر کاهش یابد موجب ناتوانی انتقال سیگنال های عصبی و فلج میشود و اگه مقدار پتاسیم در مایع خارج سلولی دو سه برابر افزایش یابد موجب ناتوانی شدید قلب در تلمبه زدن خون میشود .

فیدبک مثبت و منفی سیستم های کنترلی :  فیدبک بمعنای واکنش است به این معنی که عواملی مانند هورمون ها و آنزم ها بروی همدیگر نقش گذارند و نقش کنترلی ایفا می کنند . مثال : oxygen buffering هنگامیکه اکسیژن مایع میان بافتی از اندازه طبیعی خیلی بیشترشود هموگلوبین تمایل بیشتری به ترکیب شدن با اکسیژن پیدا می کند و موجب میشود که اکسیژن کمتری از خون وارد مایع میان بافتی شود در نتیجه اکسیژن مایع میان بافتی به اندازه طبیعی میرسد و برعکس هنگامیکه اکسیژن در مایع میان بافتی از اندازه طبیعی خیلی کمتر شود موجب میشود هموگلوبین تمایل کمتری به ترکیب شدن با اکسیژن پیدا کند و در نتیجه اکسیژن بیشتری از خون وارد مایع میان بافتی میشود که این واکنش ها مربوط به ویژگیهای شیمیایی هموگلوبین است .

مثال دوم : هنگامیکه گاز کربنیک ( دی اکسیدکربن ) در مایع خارج سلولی انباشته میشود موجب توقف واکنش های متابولیسم سلول میشود که باعث تحریک مرکز تنفسی در مغز میشود که سبب تنفس های ژرف و تند میشود که گاز کربنیک بیشتری از مایع خارج سلولی و خون و هوای بازدمی خارج شود و این روند تا آنجا ادامه می یابد که اندازه گازکربنیک مایع خارج سلولی طبیعی شود

 مثال سوم : در کاروتید گردنی و قوس آئورت ، بارورسپتورهای فشار که گیرنده های عصبی حسی هستند قرار دارد . هنگامیکه فشارخون بیش از اندازه بالا میرود ، سیگنال های عصبی زیادی به مرکز محرک عروقی در بصل النخاع که وازومتور نام دارد میفرستند و موجب مهار وازومتور میشوند تا از ارسال سیگنالهای عصبی حرکتی که از راه سیستم عصبی سمپاتیک به قلب و رگهای خونی میفرستند مانع شوند و در نتیجه موجب کاهش کار تلمبه زدن قلب ( که خون را تلمبه میزند ) و افزایش بیشتر جریان خون میشوند . و برعکس هنگامیکه فشارخون کاهش می یابد این بارورسپتورهای فشار سیگنالهای کمتری به وازومتور میفرستند و موجب میشوند وازومتور سیگانلهای عصبی ( نام دیگه سیگنال عصبی ، ایمپالسهای الکتروشیمیایی است ) بیشتری از راه سیستم سمپاتیک به قلب و رگهای خونی میفرستد و موجب افزایش توان تلمبه زدن قلب ( تلمبه خون ) و افزایش شدت جریان خون رگها میشود.

سیستمهای پیچیده تر کنترلی : برخی حرکات بدن به اندازه ای تند است که سیگنال های عصبی زمان کافی ندارند تا از پیرامون بدن در تمام راههای عصبی به مغز برسند . مغز از مکانیزم متفاوتی بنام feedforward استفاده می کند  . به اینصورت که پس از انجام حرکت ، مغز متوجه میشود درست انجام شده یا نه و اگه درست نبوده سیگنالهای بعدی انجام حرکت را ویرایش می کند و اگه نیاز بود برای حرکت های بعدی ویرایش را تکرار می کند .

محدودیت سیستمهای کنترلی : هنگامی که یکی از موارد متابولیسمی از اندازه عادی بیشتر یا کمتر میشود سیستمهای کنترلی کنترل را انجام میدهند تا دوباره حالت یکنواخت و هومئوستاز ( انجام مواردی که موجب یکنواختی مایع خارج سلولی میشود مانند دمای بدن ، فشارخون ، وزن مناسب بدن ، استفاده غذا و آب و اکسیژن )  بدن دوباره برقرار شود اما سیستمهای کنترلی تا اندازه ای میتوانند اختلالات را برطرف کنند و بدن نیاز به مراقبت دارد

مثال : هنگامیکه مقدار زیادی خون به شخص تزریق میشود و اگه سیستم کنترلی فشارخون شریانی سالم نباشد و فشارخون از 100 میلی متر جیوه به 175 میلی متر جیوه برسد و اگه سیستم کنترلی فشارخون شریانی سالم باشد از 100 میلی متر جیوه به 125 میلی متر جیوه میرسد که 25 میلی متر جیوه خطا وجود داشته است .

مثال دوم :  هنگامیکه از شخصی یک مرتبه 2 لیتر خون کم شود و خون بدن کاهش یابد و مقدار کافی خون از راه کرونرهای خونرسان قلب به قلب نمیرسد و تلمبه زدن موثر انجام نمیشود که این واکنش موجب سقوط فشارخون شریانی میشود و موجب کاهش بیشتر خون در سرخرگهای خونرسان قلب میشود و موجب کاهش بیشتر توان تلمبه زدن قلب ( که خون را تلمبه میزند ) میشود و این روال ادامه می یابد تا موجب ایست قلبی میشود و اگه مقدار خون کمتری مثلا یک لیتر کم میشد سیستم های کنترلی قلب میتوانستند تلمبه زدن را کنترل کنند.

سیستمهای کنترلی گاهی سبب مشکل میشوند : هنگامی که بافت صدمه میبیند عوامل انعقادی بدن که پلاکتها هستند موجب انعقاد خون میشوند و برخی آنزیمهای انعقادی ، آنزیمهای دیگه را اکتیو می کنند و نقش تنطیمی در بدن انجام میدهند . اگه یکی از سرخرگهای خونرسان قلب از داخل زخم شود . عوامل انعقادی موجب انعقاد خون میشوند و آنزیمهای انعقادی همدیگر را اکتیو می کنند و موجب بزرگ شدن لخته میشوند و انباشت چربیها در محل انسداد را بزرگتر می کند و موجب حمله قلبی و یا درد قفسه سینه میشود ( عارضه آتروسکلروز یا تصلب شرایین نام دارد )  

 



گوارش شیمیایی غذا در معده وعوامل افزایش ترشح معده

نظر

گوارش شیمیایی مواد غذایی در معده : روزانه 2 تا3 لیتر شیره گوارشی توسط معده ساخته میشود که از سه نوع غدد است : 1- غدد موکوسی که موکوس ترشح می کنند که لایه ای است در برابر اسید معده که از مخاط معده محافظت می نماید     2- غدد پیلوری گردنی که شامل غدد معده ای و غدد اکسینتیک هستند و نوع سلولشان زیموژن است و گاسترین ترشح می کند و گاسترین ترشحات معده را افزایش میدهد و کنترل می کند   3- غدد اکسینتیک که در قعر و آنتر معده قرار دارند و از دو نوع سلول ساخته میشود : سلول زیموژن ( نام دیگه اش پیتیک ) که سلولهای اصلی معده هستند و پیسینوژن ترشح می کنند که در اسید معده  ( ph=1.8-3.5 ) تبدیل به پیسین و  اسید معده موجب میشود تبدیل به آنزیم پیسین شود . نوع دوم سلول های غدد اکسینتیک سلولهای دیواری هستند که سلولهای اکسینتیک خوانده میشوند و اسید کلریدریک و فاکتور داخلی ترشح می کنند . اسیدکلریدریک موجب تبدیل پیسینوژن به آنزیم پیسین میشوند و فاکتور داخلی برای جذب ویتامین B12 در ایلئوم اساسی است . روده باریک سه بخش است : دوازدهه ( دئودنوم ) ، تهی روده (ژژنوم ) ، دراز روده (ایلئوم)            (نکته: هنگامیکه سرعت ماده بالا رود آنزیم خوانده میشود ) ( نکته2 : آنتر معده در ابتدای معده قرار دارد )

در معده دو نوع دیگر آنزیم نیز ساخته میشود که بر اثر اسید معده توان تجزیه ایشان کم میشود . بنامهای لیپاز که چربیهای خنثی را تبدیل به گلیسرول و اسیدهای چرب میکند . آنزیم دیگه آمیلاز است که نشاسته و کربوهیدرات ها را تا اندازه ای  به دی ساکاریدها تجزیه می کند

ترشح معده با دیدن ، بوییدن و فکر نمودن به غذا افزایش می یابد . هنگامی که غذا در معده انباشته میشود ، گاسترین ترشح میشود و جذب خون میشود و از راه خون موجب افزایش ترشح دیگه غدد معده میشود . در روده باریک نیز گاسترین ترشح میشود که جذب خون میشود و از راه خون موجب افزایش ترشح غدد معده میشود .

هنگامیکه کیموس معده با دوازدهه که ابتدای روده باریک است برخورد میکند موجب رفلکس آنتروگاستریک میشود که توسط شبکه عصبی مزونتریک بوجود می آید .

اثر مهارکنندگی سیستم پاراسمپاتیک ( عصب واگ ) موجب کاهش حرکات معده میشود .

هرچه غذا در معده بیشتر باشد و هورمون گاسترین معده بیشتر باشد و حرکات دودی معده و پیلور و دوازدهه بیشتر باشد کیموس معده با سرعت بیشتری از معده وارد روده باریک میشود که هر دقیقه 3 انقباض دودی موجب خروج یک میلی لیتر کیموس از معده میشود (  مخلوط ترشحات معده با غذا ، کیموس نام دارد )




گوارش شیمیایی غذا در روده باریک

نظر

گوارش شیمیایی خوراکیها در روده باریک بر اثر 1-  شیره آنزیمی روده باریک ، 2- شیره معده که وارد روده باریک میشود ، 3- شیره آبکی و شیره آنزیمی که از پانکراس ( نام دیگه اش لوزالمعده است ) وارد روده باریک میشود و 4 - صفرا که از کبد بداخل روده باریک وارد میشود انجام میشود .

پانکراس دو شیره به روده باریک ترشح می کند یکی شیره آبکی که بیکربنات زیادی دارد و  اسیدی که از معده وارد روده باریک میشود را خنثی می کند و PH  محتویات روده باریک را تنظیم می کند . شیره ی دوم آنزیمی است که دارای آنزیمهای تجزیه چربی ، کربوهیدرات و پروتئین می باشد . در پانکراس تریپسینوژن و کیموتریپسینوژن و کربوکسی پلی پپتیداز ترشح میشود . تریپسینوژن توسط آنزیم انتروکیناز تبدیل به آنزیم تریپسین میشود . کیموتریپسینوژن توسط آنزیم تریپسین تبدیل به آنزیم کیموتریپسین میشود  . آنزیمهای تریپسین و کیموتریپسین موجب تجزیه پروتئین ها به پلی پپتید میشوند و پلی پپتیدها توسط آنزیم کربوکسی پلی پپتیداز تبدیل به اسیدهای آمینه میشوند .

کبد روزانه 600 تا 1200 میلی لیتر صفرا بداخل روده باریک میفرستد . صفرا موجب هضم و جذب چربی ها میشود . صفرا موجب حل شدن کلسترول میشود . نمکهای صفراوی برای جذب ویتامین  D   در ایلئوم اساسی است . ( ایلئوم نام دیگه دراز روده است که بخش انتهایی روده باریک است . روده باریک از سه بخش دئودنوم ، ژژنوم ، ایلئوم تشکیل شده است )

آنزیمهای دیگه روده باریک شامل : آمیلاز که نشاسته ، گلیکوژن و سایر کربوهیدرات ها بجز (سلولز ) را به دی ساکارید و جزیی تر به تری ساکارید تجزیه می کند . آنزیم لیپاز که چربیهای خنثی را به اسیدهای چرب و گلیسرول تجزیه می کند  . آنزیم مالتاز که مالتوز را به گلوکز تجزیه می کند . آنزیم ساکارز که سکروز را به گالاکتوز و گلوکز تجزیه می کند . آنزیم لاکتاز که لاکتوز را به گالاکتوز و گلوکز تبدیل می کند . آنزیم انتروکیناز که تریپسینوژن را به آنزیم تریپسین تبدیل می کند  .

محل نهایی هضم و جذب موادغذایی در روده باریک است و هدف اصلی دستگاه گوارش جذب موادغذایی است . روده باریک دارای شکن ها و پرزهای زیادی است به همین دلیل سطح جذب گسترده ای دارد و جریان خونی فراوانی وارد مویرگهای خونی روده باریک میشود که 30 درصد بازده قلب است و نیز  لنفی که در مویرگهای لنفی روده باریک جریان دارد جذب را افزیش میدهد.

روزانه 8 لیتر آب بر اثر اختلاف فشار هیدرواستاتیک و فشار اسمزی پلاسما جذب روده باریک میشود.

در روده باریک پروتئین ها بشکل اسیدهای آمینه بر اثر انتشار تسهیل شده جذب میشوند و کربوهیدراتها بشکل منوساکارید توسط مخاط روده باریک بر اثر انتقال فعال جذب میشوند و  چربی ها بشکل تری گلسرید تبدیل به چیلومیکرون که نوعی لیپوپروتئین است ( که یک پروتئین انتقال دهنده است ) بر اثر انتشار تسهیل شده جذب مویرگهای لنفی میشوند و  چربیهای با زنجیره کوتاه بر اثر انتشار  جذب مویرگهای خونی میشوند

( هنگامی که سرعت ماده ای در بدن بالا رود آنزیم نامیده میشود )

 

( تجزیه نام دیگه ی هضم و نام دیگه اش لیز می باشد  مانند همولیز که بمعنای تجزیه گلبولهای قرمز است )



گوارش مکانیکی غذا در روده باریک

نظر

نام دیگه روده کوچک ( روده باریک ) است   

گوارش مکانیکی غذا در روده باریک شامل سه نوع حرکت است  :

1- انقباضات قطعه قطعه ( انقباض قطعه ای ریتمیک ) 2 - انقباضات دودی ( پریستالتیسم )

3- حرکت مخاط پرزها

1- انقباضات قطعه ای ریتمیک موجب آمیخته شدن شیره گوارشی با غذا  

میشود و نیز سبب جابجا شدن لایه های کیموس در برخورد با مخاط روده باریک میشود که جذب را افزایش می دهد

و موجب بجلو راندن کیموس در روده باریک میشود

انقباضات قطعه ای ریتمیک شامل 10 تا 12 انقباض در دقیقه در دوازدهه و 8 تا 9 انقباض در دقیقه در

ایلئوم می باشد

{ روده باریک سه بخش است : دوازدهه ( دئودنوم ) ، تهی روده (ژژنوم ) ، دراز روده (ایلئوم ) }

2 - انقباضات دودی ( نام دیگه اش پریستالتیسم ) که بر انقباضات قطعه ای تحمیل میشود و موجب 

بجلو راندن کیموس در روده باریک میشود . انقباضات دودی روده باریک در هر ثانیه نیم تا دو سانتی متر

محتویات روده باریک را بجلو می راند و 3 تا 5 ساعت طول میکشد تا کیموس مسیر دریچه پیلور تا دریچه ایلئوسکال را بپیماید.

{ (دریچه پیلور ) در انتهای معده وبین معده و روده باریک است و از پس زدن غذا از روده باریک به معده جلوگیری میکند

( دریچه ایلئوسکال ) در انتهای روده باریک است بین روده باریک و روده بزرگ و از پس زدن غذا از

روده بزرگ به روده باریک جلوگیری میکند }

( کیموس ) ترکیب غذا با شیره های گوارشی است )

روده باریک بدلیل پرزها و شکن هایی که دارد سطح جذب گسترده ای دارد و جریان خونی که وارد روده باریک میشود

فراواون است و 30 درصد بازده قلب میباشد که جذب مواد مغذی را افزایش میدهد



گویچه های سفید خون

نظر

(گلبول) نام دیگه ء (گویچه) است

نام دیگه گلبول های سفید ( لکوسیت ) است  

گلبولهای سفید خون دو نوع هستند:

گلبولهای سفید دانه دار و گلبول های سفید بی دانه

هسته گلبول های سفید دانه دار دارای لوپ هایی است بنابراین چند هسته ای( گرانولوسیت )

نامیده میشوند ( گرانول بمعنای دانه است )

گلبول های سفید دانه دار سه نوع هستند :

یک : نوتروفیل ها : هسته نوتروفیل ها سه تا پنج لوپ دارد و 60 تا 70 درصد گلبولهای سفید را تشکیل میدهند

و اندازه شان دو برابر گلبول قرمز است

دو : ائوزینوفیل ها : هسته ائوزینوفیل ها 2 لوپ دارد و 1 تا 3 درصد گلبول های سفید را تشکیل میدهند و اندازه شان دو برابر گلبول قرمز است

سه : بازوفیل ها : هسته بازوفیل ها بشکل s پیچ خورده است و گرانول های بزرگی دارد که

هسته را پنهان می کند . و نیم تا یک درصد گلبول های سفید را تشکیل میدهند و اندازه شان

کمی از گلبول قرمز بزرگتر است

گلبول های سفید بی دانه دو نوع هستند :

یک : مونوسیت : مونوسیت ها هسته بزرگی دارند و 5 تا 10 درصد گلبول های سفید را تشکیل میدهند

و اندازه شان دو برابر گلبول قرمز است

دو : لنفوسیت : لنفوسیت ها هسته بسیار بزرگی دارند که در لایه ی نازکی از پروتوپلاسم است

و اندازه شان کمی از گلبول های قرمز بزرگتر است.

اندازه گلبول قرمز 6 تا 9 میکرون است

بافت سازنده گلبول های سفید

گلبول های سفید دانه دار در مغز استخوان ساخته میشوند و گلبول های سفید بی دانه

در بافت لنفاوی شامل غدد لنفاوی ، لوزه ها ، تیموس و طحال ساخته میشوند

تعداد گلبول های سفید خون

تعداد گلبول های سفید خون 5 تا 9 هزار در هر میلی متر مکعب خون می باشد

سن گلبول های سفید خون 

گلبولهای سفید دانه دار 14 ساعت در گردش خون زنده می مانند و اگر میکروبها حمله کنند 

تا 2 یا 3 روز افزایش می یابد . و لنفوسیت ها چند ساعت در گردش خون زندگی می کنند

و سن مونوسیت ها مشخص نیست چون بین خون و بافت در گردش هستند

کار گلبول های سفید چه است

گلبول های سفید از بدن در برابر عوامل مهاجم و بیگانه دفاع می کنند

و سلول های خودی را از بیگانه شناسایی می کنند و با فاگوسیتوز و پینوسیتوز

سلول ها و ذرات بیگانه را هضم می نمایند . فاگوسیتوز بمعنای خوردن مواد جامد و پینوسیتوز

بمعنای آشامیدن است .

هنگام هجوم میکروبها عفونت را احاطه نموده و عامل را گرفته و هضم می کنند . 

دو نوع از گلبول های سفید به نامهای نوتروفیل و مونوسیت از منافذ دیواره مویرگ ها

گذشته ( تراگذری ) و درمحل عفونت را احاطه نموده و عامل مهاجم را گرفته و هضم می نماید

تراگذری چیست ؟ عبور گلبول های سفید از دیواره رگ ها

مونوسیت ها هنگامی که تراگذری انجام داده و به بافت ها میروند ماکروفاژ نامیده میشوند . 

( پلاکت ها باعث انعقاد خون میشوند و گلبول سفید نیستند )